سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























نسیم امید

یک نفر باید بیاید از کنارچشمه ها 

خنده ی خورشید را 

بین ما قسمت کند

یک نفر باید بیاید 

 یک نفر که مثل بابا مهربان و ساده است

هدیه های عید را

بین ما قسمت کند 

یک نفر باید بیاید

یک نفر از سمت آبی های دور از دسترس

باقناری های غمگین در قفس

از نسیم و آفتاب و آسمان صحبت کند

یک نفر باید بیاید ...


نوشته شده در پنج شنبه 90/6/24ساعت 7:10 عصر توسط باران نظرات ( ) |

در تمام عمر انتظار کشیده ام

                                          انتظار

                                                                     منتظر بودم 

 تمام آدم های صالح در طول تاریخ

                          باانتظار زندگی کرده ومردند

                                                                       با انتظار

                                                                   با انتظار ظهورت

  آخر تا کی

                          این قلب عاشقم انتظار بکشد

                                                                  ومنتظرت باشد

                          ظهور کن

                                  ای منجی عالم بشریت


نوشته شده در یکشنبه 90/6/20ساعت 9:8 عصر توسط باران نظرات ( ) |

 

نگاهت را

برایم پست کن: 

 تمام نگاهت را!

تمبر نمی خواهد.

شهر از سال های انتظار من -

نگاهت را

می شناسند. 

 به دستم

 خواهد رسید


نوشته شده در یکشنبه 90/6/20ساعت 9:4 عصر توسط باران نظرات ( ) |

گفتی می آیی

 و یاد اخبار هواشناسی  افتادم

که لذت باران های بی هنگام را میبرد

 

گفتی می آیی

و یاد تمام روز هایی افتادم

که بیهوده چتر برداشته بودم !


نوشته شده در یکشنبه 90/6/20ساعت 9:4 عصر توسط باران نظرات ( ) |

دیشب که دلم ز تاب هجران می سوخت

اشکم همه در دیده ی گریان می سوخت

می سوختم آن چنان

که غیر از دل تو

 بر من

دل کافر و مسلمان

می سوخت


نوشته شده در یکشنبه 90/6/20ساعت 9:1 عصر توسط باران نظرات ( ) |

  هر بار که می خندی                         

تعادل این شهر به هم می خورد

 

اما بخند

زندگی را

برای از نو ساخته شدن بهانه می باید


نوشته شده در یکشنبه 90/6/20ساعت 9:1 عصر توسط باران نظرات ( ) |

قائم آل نور یامهدی 
 
عطر سبز حضور یامهدی 

تا همیشه صبور می مانیم

در هوای ظهور  یامهدی


نوشته شده در چهارشنبه 90/6/16ساعت 8:8 عصر توسط باران نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم


ظهور امام زمان (عج) پنج نشانه حتمی دارد و آن عبارتست از: قیام یمنی، خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرورفتن سپاهی در یمن و کشته شدن نفس زکیه.



نـشانه های تخلف ناپذیر ظهور امام مهدی علیه السلام که بی هیچ تردیدی مقارن ظهور آن حضرت رخ خواهند داد و ارتباط گسست ناپذیری با آن دارند، پنج نشانه اند.

بـرخی از این پنج نشانه، اندکی پیش از ظهور و برخی چند ماه پس از آمدن آن گرامی و برخی اندکی پیش از قیام نجات بخش و جهانی آن حضرت ، پدیدار خواهند شد.

در ایـن مـورد، روایـات بـسـیـاری وارد شده است که با اندک تفاوت در ترتیب پیدایش این علایم و نشانه ها، آنها را نشان می دهد. نـخست، برخی از روایات را که این علایم پنجگانه را به صورت کوتاه ترسیم می کـنـد مـی آوریـم، آنگاه هر کدام از آن نشانه ها را با توضیحی که در روایات در مورد آن آمده و تفسیر مناسبی که به ذهن می رسد، ترسیم می نماییم.

امام صادق علیه السلام در این مورد فرمود: خـمـس قـبل قیام القائم علیه السلام : الیمانی و السفانی و المنادی ینادی من السماء و خسف بالبیداء و قتل النفس ‍ الزکیة .

(1) پیش از قیام مهدی علیه السلام پنج رخداد بزرگ در پیش خواهد بود:

1 ـجنبش ترقی خواهانه مرد یمنی،2 ـ جنبش ارتجاعی سفیانی، 3 ـ ندای روح بخش آسمانی،

4ـ فرو رفتن زمین، 5 ـ قتل نفس زکیه

امام در ادامه فرمود: قـبـل قـیـام القـائم خـمـس عـلامـات مـحـتـومـات : الیـمـانـی و السـفـیـانـی و الصـیـحـة و قتل النفس الزکیة و الخسف بالبیداء.(2)

پیش از قیام قائم ، پنج علامت و نشانه مهم در پیش خواهد بود:

جـنـبـش مـردم تـرقـی خـواه یـمـنـی، جـنـبـش ارتـجـاعـی سـفـیـانـی، نـدای آسـمـانـی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن زمین.

و نیز فرمود: النداء المحتوم و السفیانی من المحتوم و خسف البیداء من المحتوم و الیمانی من المحتوم و قتل الفنس الزکیه من المحتوم .(3)

نـدای آسـمـانـی بـه هـنگامه قیام قائم ، جنبش ارتجاعی سفیانی ، جنبش مترقی مرد یمنی ، فرو رفتن زمین و دیگر، کشته شدن نفس زکیه ، این پنج نشانه ، از علایم قطعی ظهورند.


نوشته شده در چهارشنبه 90/6/16ساعت 8:4 عصر توسط باران نظرات ( ) |

زمین دلتنگ و مهدى بیقرار است‏
فلک شیدا، پریشان روزگار است‏
دلا، آدینه شد، دلبر نیامد
غروب انتظارم سرنیامد
همه دلها پر از آه و غم و درد
همه آلاله‏ها پژمرده و زرد
نفس‏ها خسته و در دل خموشند
فغانها بى‏صدا و پرخروشند
نه رنگى از عدالت، نى از صداقت‏
در و دیوار دارد نقش ظلمت‏
شده پرپر گل مهر و محبّت‏
همه دلها شده سرشا نفرت
شده شام یتیمان، ناله و اشک‏
برد هرکس به کاخ دیگرى رشک‏
شده پژمرده غنچه در چمنزار
بگشت آواره گل در کوى گلزار

نشسته دیو بر دلهاى خفته‏
همه جا بذر نومیدى شکفته‏
زده زنگارها آئین و مذهب‏
دمى، رویى ز سرور نیست یا رب‏
به اشک چشم و مهر و ماه، سوگند
به آه و ناله دلهاى دربند
اگر نرگس ز هجرت زار زار است‏
شقایق تا قیامت دغدار است‏


نوشته شده در چهارشنبه 90/6/16ساعت 8:1 عصر توسط باران نظرات ( ) |

ارزش گذاری عشق و علاقه

پیامبر عزیزمان:

حُبُّکَ للشَّیْء یُعْمی و یُصِمُّ

(عوالی اللآلی، ج ?، ص ???)؛

 «عشق تو به چیزی، کور و کرت می‌کند.»

پس بیایید پیش از آنکه عاشق کسی شویم و علاقه به چیزی پیدا کنیم،

 آن را به آزمایشگاه ارزش گذاری ببریم و پس از اطمینان از والایی آن، محبت خود را ارزانی‌اش بداریم.

اما چه عواملی در این ارزش گذاری تأثیر گذار است؟

عامل اول: ارزشمندی محبوب

در میدان مهر و محبت، مهم‌تر از هر مسأله‌ای، «ارزشمندی محبوب و معشوق» است.

 چرا که تنها عاشق‌پیشگی و دلدادگی نیست که از انسان موجودی متفاوت می‌سازد،

بلکه مهم‌تر از آن ارزشمندی و بزرگی موجودی است که محبت انسان بدان تعلق می‌گیرد.

عامل دوم: ارزشمندی انگیزه

بنابراین هر چه محبوب انسان ارزشمندتر باشد، محبت به او نیز ارزش بیشتری می‌یابد و هر چه کم ارزش‌تر باشد محبت به او نیز سخیف‌تر خواهد بود.

اما و ای به حال آن روزی که محبوب انسان از مرز بی ارزشی هم فراتر رود

و در امتحان ارزش گذاری نمره منفی بگیرد

 که چنین عشقی دیگر از انسانیت انسان چیزی باقی نخواهد گذاشت.

نتیجه: عاشق که باشیم؟

با توجه به دو عاملی که گفته شد می‌توان چنین نتیجه گرفت که:

1 بهترین حالت این است که انسان، با والاترین و ارزشمندترین انگیزه‌ها، عاشق بهترین و والاترین موجودات عالم گردد.

چه کسی بهتر از خداوند مهربان یا پیامبران و امامان یا اولیاء و مردم متدین جامعه که محبوب ما باشند.

اما نه با انگیزه‌های مادی بلکه با انگیزه‌هایی که هم ترازشان باشد.

2 علاقه به مردم عادی جامعه هم اگر با انگیزه‌ای خالصانه و رنگ و بویی الهی شکل گیرد، بسیار ارزشمند خواهد بود.

 بنابراین مهرورزی به عموم مردم محبتی است بس ارزشمند که نباید از آن پرهیز کرد.

3 علاقه مندی به گمراهان نیز به شرط آنکه با انگیزه هدایت آنان شکل بگیرد شایسته و درخور ستایش است.

 اما به شرط آنکه توانایی هدایت و قدرت جذب او را داشته باشیم.

اما رد صورت عدم چنین قدرتی چنین علاقه‌ای هم نکوهیده خواهد بود.

4 روشن است که علاقه به مردم عادی جامعه همچون رفیق و فامیل با انگیزه‌های سخیف مادی، نکوهیده و بی ارزش است.

5 همچنین واضح است که علاقه به بدکاران و بزه کاران عالم بسیار نکوهیده است

اما بدتر از آن این است که انگیزه علاقه به چنین افرادی نیز بزه کاری و بدکاری آنان باشد.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


نوشته شده در دوشنبه 90/6/14ساعت 10:5 عصر توسط باران نظرات ( ) |

<      1   2   3      >

Design By : Pichak